“تجربه‌ی من در درمان کبد چرب و رفلاکس اسیدی”

“حقایقی که باید درباره پزشکان بدانید: سبک زندگی پزشکان و رویکرد منحصر به فرد آن‌ها در برابر بیماری‌ها”

شایع‌ترین باورهای غلط درباره پزشکان، این است که آن‌ها به طور کامل سالم هستند و هرگز مریض نمی‌شوند. اما چرا واقعاً می‌توانند مستثنی باشند؟ آیا آن‌ها دانش و اطلاعات کاملی درباره حفظ سلامتی دارند؟ واقعیت این است که وضعیت آن‌ها کاملاً متفاوت است.

سبک زندگی پزشکان پر از فشار و استرس است. آن‌ها همیشه در حال حرکت هستند و با مسائل روزمره مشغول اند. آن‌ها هر روز بهبودی به مردم می‌دهند، اما به طور عمومی از خودشان غافل هستند و ممکن است با عدم تعادل در زندگی خود مواجه باشند.

حتی به عنوان پزشک، در معرض خطر بیماری‌های قلبی، دیابت و کبد چرب هستند. اما من یک راه جدید را آغاز کردم و هرگز به عقب بازگشت نکردم. من زندگی‌ام را دوباره ساختم. پس از سه ماه، توانستم ۲۰ کیلوگرم وزن کم کنم و سلامتی‌ام را بهبود بخشم.

چند سال پیش، وزنم حدوداً ۹۰ کیلو بود و سطح کلسترول در بدنم از حالت طبیعی خارج شده بود. آزمایشات نشان داد که آنزیم‌های کبدم بیش از حد معمول بودند و پزشکم به من گفت که مبتلا به کبد چرب هستم. کبد چرب یک وضعیت است که در آن چربی روی کبد تجمع می‌یابد و می‌تواند به آن آسیب برساند. در برخی افراد، این شرایط می‌تواند منجر به بروز هپاتیت و در نهایت آسیب جدی به کبد شود.

واقعاً ترسیده بودم و نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم. می‌ترسیدم به اندازه کافی سالم نباشم و نمی‌خواستم دچار دیابت نوع ۲ یا حمله قلبی شوم، زیرا در خطر ابتلا به هر دوی آنها بودم. در همان زمان، با دکتر اندرو ویل و روش درمانی انتگرالش که در دانشگاه آریزونا انجام می‌شد، آشنا شدم.

با توجه به آموخته‌های پزشکی، من همیشه محافظه‌کار بوده و کمی تردید درباره این نوع پزشکی داشتم. اما همسرم مرا تشویق کرد و تصمیم گرفتم درباره تغییر سبک زندگیم و این روش درمانی بیشتر بخوانم. می‌خواستم ببینم چگونه با کمک این روش، به سلامتی بازگردم و به مسیر صحیح برگردم.

من با شروع این روش جدید، هیچگاه به عقب بازنگشت نکردم. وقتی شروع به تحقیق درباره پزشکی انتگرال کردم، به شگفتی از وجود تعداد زیادی شواهد اثبات شده و مقالاتی که این روش را تأیید می‌کردند، پی بردم. می‌خواستم بیشتر یاد بگیرم، بنابراین خودم را به دکتر ویل معرفی کردم. دو سال در کنار او در دانشگاه آریزونا به یادگیری می‌پرداختم. نمی‌دانستم پس از فارغ‌التحصیلی از آنجا چه خواهد شد.

اما حسی داشتم که به من می‌گوید باید این راه را ادامه دهم. در چند ماه ابتدایی، درباره تای چی، یوگا، حضور ذهن، مدیتیشن، تغذیه، ورزش، سموم و موارد دیگر زیادی یادگرفتم که قبلاً آن‌ها را نمی‌دانستم. همچنین درباره مکمل‌های مغذی و روش‌های طبیعی برای درمان مشکلات رایج مانند سوزش معده آموختم.

در نتیجه، فهمیدم که نیازی نیست هر روز یک آنتی اسید برای مشکل سوزش معده‌ام مصرف کنم. با دیدن بهبودهای شخصی در سلامتی خود، بسیار انگیزه‌بخش شدم و شروع به تحقیقات خارج از حوزه‌هایی که قبلاً مورد علاقه‌ام بودند کردم.

تحقیقات و شواهد مربوطه نشان می‌دهند که تغییراتی در سبک زندگی می‌تواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، من و خانواده‌ام تصمیم گرفتیم تغییراتی را در زندگیمان ایجاد کنیم. ما بهترین غذاها را برای سلامتی خودمان خریداری کردیم و برای اینکه این تغییر را در حفظ مواد غذایی هم انجام دهیم، یخچال و فریزرمان را نیز تغییر دادیم. ما دیگر از نوشیدنی‌های شیرین شده استفاده نمی‌کردیم و تقریباً هیچ غذای فرآوری شده‌ای هم نمی‌خوردیم.

تمرکز ما بر غذاهای کامل و ارگانیک بود. من مقدار فیبر مصرفی خود را افزایش دادم و به منابع سالم چربی توجه کردم. در سه هفته اول، توانستم ۵ کیلو وزن کم کنم.

هر روز به مدیتیشن می‌پرداختم و سعی می‌کردم همیشه به جنبه‌های مثبت زندگی فکر کنم. همچنین، خانواده‌مان همیشه مراقب بودند تا از مواد مضر دوری کنیم. ما مواد مضری که در معرض آنها قرار داشتیم را شناسایی کرده و تغییراتی را در این زمینه ایجاد کردیم.

برای خودم برنامه‌های روزانه‌ای را تعیین کردم تا بیشتر فعال باشم و وقت بیشتری را خارج از خانه سپری کنم. این تغییرات به من کمک کردند تا بهتر بخوابم وقتی که خوب می‌خوابیدم، اشتهایم کاهش یافت و در وعده صبحانه دیگر احساس نیاز به غذاهای ناسالم و پرقند نمی‌کردم.

بعد از سه ماه، توانستم ۲۰ کیلو وزن کم کنم و وضعیت سلامتی‌ام را بهبود ببخشم. این واقعاً یک انجاز بزرگ برایم بود. لباس‌های قدیمیم دیگر برایم مناسب نبودند چون به دلیل کاهش وزنم، برام گشاد شده بودند! این واقعاً باورنکردنی بود. علاوه بر این، انرژی بیشتری داشتم و ذهنم روشن‌تر بود.

دیگر نیازی به مصرف آنتی‌اسید نداشتم و سطح کلسترولم پایین آمده بود. هتغییراتی که در سبک زندگیم ایجاد کردم، نتایج قابل توجهی داشتند. خانواده و من با هم این تغییرات را انجام دادیم و غذاهای بهتری که به سلامتی‌مان کمک می‌کنند خریداری کردیم. این تغییر را در مورد یخچال و فریزر هم انجام دادیم. دیگر از نوشیدنی‌های شیرین صنعتی دست برداشت کردیم و تقریباً هیچ غذای فرآوری شده‌ای نمی‌خوریم.

ما روی غذاهای کامل و ارگانیک تمرکز داشتیم. من مقدار فیبر مصرفی خود را افزایش دادم و روی منابع سالم چربی تمرکز کردم. در سه هفته اول، توانستم ۵ کیلو وزن کم کنم.

هر روز مدیتیشن می‌کردم و همیشه سعی می‌کردم به جنبه‌های مثبت زندگی فکر کنم. خانواده ما همیشه مراقب بودند که از مواد مضر دوری کنیم. ما مواد مضری که در معرض آنها قرار داشتیم را شناسایی کردیم و تغییراتی را ایجاد کردیم.

برای خودم روالی روزانه برنامه‌ریزی کردم تا فعال‌تر باشم و بیشتر وقت را خارج از خانه بگذرانم. این تغییرات باعث شد که بهتر بخوابم. وقتی به خواب عمیقی رسیدم، اشتهایم کاهش یافت و در صبحانه دیگر نیازی به خوردن غذاهای ناسالم و پرقند نداشتم.

بعد از سه ماه، توانستم ۲۰ کیلو وزن کم کنم و وضعیت سلامتی‌ام را بهبود ببخشم. زمانی که متوجه شدم سه ماه از این تغییرات گذشته بود، واقعاً شگفت‌انگیز بود. همچنین، انرژی بیشتری داشتم و ذهنم روشن‌تر بود.

دیگر نیازی به آنتی‌اسید نداشتم و سطح کلسترولم کاهش یافت. مشکلات مزمن خود را به طور طبیعی برطرف کرده بودم و احساسم بهتر از همیشه بود. بدن ما یک معجزه است، اگر به آن آنچه نیاز دارد را بدهیم، ما را محافظت می‌کند و عملکرد بهتری را به ما هدیه می‌دهد.