راهحلهای کلیدی برای درمان اختلال تغذیه و خوردن
اختلال تغذیه یک بیماری است که فرد را به سمت رفتارهای ناسالم تغذیه میکشاند، از جمله پرخوری یا گرسنگی خود و رفتارهای ناصحیح مرتبط با غذا و وزن بدن. این اختلالات در خوردن، مانند بیاشتهایی عصبی و بولیمیا، عادات غلط و پیچیدهای هستند. این مشکلات ممکن است با تغییرات و فشارهای زندگی، مشکلات روحی و […]
اختلال تغذیه یک بیماری است که فرد را به سمت رفتارهای ناسالم تغذیه میکشاند، از جمله پرخوری یا گرسنگی خود و رفتارهای ناصحیح مرتبط با غذا و وزن بدن. این اختلالات در خوردن، مانند بیاشتهایی عصبی و بولیمیا، عادات غلط و پیچیدهای هستند. این مشکلات ممکن است با تغییرات و فشارهای زندگی، مشکلات روحی و عوامل دیگر همراه باشند.
اختلال تغذیه یک بیماری است که فرد را به سمت رفتارهای ناسالم تغذیه میکشاند، از جمله پرخوری، گرسنگی خود و رفتارهای دیگری که به غذا و وزن بدن مرتبط میشود. اختلال در خوردن، مانند بیاشتهایی عصبی و بولیمیا، عادات غلط و پیچیدهای هستند. این مشکلات با زندگی روزمره تداخل دارند و در صورت عدم درمان، میتوانند به مشکلات جدی در سلامت فرد منجر شوند. اما درمان اختلال خوردن چگونه انجام میشود؟ در این مقاله، به بررسی انواع اختلال خوردن و روشهای درمان آن میپردازیم.
فهرست مطالب:
۱. اختلال خوردن: اختلال پرخوری
– مشخصات اختلال پرخوری و تأثیر آن بر سلامت
– زمان رخداد و عوامل خطر ابتلا به اختلال پرخوری
(برای ادامه متن، لطفاً به فهرست مطالب رجوع کنید)
بولیمیا، که یکی از اختلالات خوردن است، به معنای پرخوری و سپس بالا آوردن میباشد. این وضعیت به عنوان نشانههای اصلی پرخوری عصبی یا بولیمیا شناخته میشود. هر کسی در هر سنی ممکن است با بولیمیا مواجه شود، اما بیشترین تعداد مبتلایان زنان هستند که درصد آن تا ۸۵ تا ۹۰ درصد میرسد. این اختلال عمدتاً در دوران نوجوانی و جوانی رخ میدهد. عواملی که در ابتلا به این اختلال نقش دارند، شامل حوادث استرسزا در زندگی، عوامل بیولوژیکی، فرهنگ و عادات خانوادگی، و فشارهای اجتماعی برای لاغر شدن میباشند. خبر خوب این است که بولیمیا یک اختلال دائمی نیست و با درمان، چرخه پرخوری و بالا آوردن متوقف میشود.
بیاشتهایی عصبی یا آناروکسیا نیز از دیگر اختلالات خوردن است. افرادی که این اختلال را دارند، به طرز غیرعادی از اضافه کردن وزن وحشت دارند و این وضعیت به طور خطرناکی باعث لاغری آنان میشود. این اختلال بیشتر در بین دختران و زنان شایع است، اما ممکن است پسران و مردان نیز به آن مبتلا شوند. آناروکسیا پس از تجربه تغییراتی در زندگی مانند رویدادهای تلخ یا علاقه به برتری در ورزشهایی مانند ژیمناستیک یا دویدن رخ میدهد. این یک اختلال جدی و خطرناک است، اما با مراقبت و درمان، فرد میتواند بهبود یابد.
نشانههای اختلال تغذیه پرخوری، بازنویسی شده به صورت ساده و روان:
بسیاری از ما گاهی پرخوری میکنیم، اما اختلال پرخوری با این حالت فرق دارد. افرادی که این اختلال را دارند، هنگام پرخوری کنترل خود را از دست میدهند و به طرز نامعمولی غذا میخورند. آنها ممکن است به شدت پرخوری کنند، به طوری که از احساس سیری آزرده شوند یا حتی در لحظهای که گرسنه نیستند، غذا بخورند. افرادی که این مشکل را دارند، ممکن است به دلیل استرس، خستگی و افسردگی به پرخوری رو بیاورند.
اختلال خوردن؛ احساس گناه، یکی از نشانههای شایع این اختلال است. برای افرادی که این اختلال را دارند، احساس گناه، شرمندگی و یا افسردگی پس از پرخوری اتفاق میافتد و یک چرخه نادرست را برایشان شکل میدهد. به این صورت که پس از پرخوری، فرد دچار افسردگی و احساس گناه میشود. این حالت روانی، باز هم فرد را به سوی پرخوری بیشتر سوق میدهد. احساس شرم و گناه در افرادی که این اختلال را دارند، ممکن است باعث شود که آنها این عمل را پنهان کنند، که در نتیجه تشخیص بیماری دشوار میشود.
نشانههای اختلال تغذیه پرخوری، بازنویسی شده به صورت ساده و روان:
۲- اختلال خوردن؛ تغییر وزن
اختلال پرخوری میتواند منجر به نوسانات وزن در فرد گردد و این امر نیز ناگواری عجیبی نیست. زیرا در زمانهایی که فرد از پرخوری رنج میبرد، سعی میکند رژیم غذایی نیز راهاندازی کند تا وزن خود را کاهش دهد. اما تا زمانی که فرد تحت تأثیر اختلال پرخوری باشد، تلاش برای رژیمدهی و کاهش وزن به صورت پیوسته ادامه نخواهد یافت.
تشخیص اختلال پرخوری
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال پرخوری، حتی از افراد نزدیک خانوادگیشان نیز این مسئله را پنهان میکنند. بنابراین، تشخیص این اختلال بهطور کلی ممکن است کمی دشوار باشد. یکی از نشانههای آن این است که فرد در طول شش ماه، به طور متوالی و مکرر مواقعی را تجربه کرده باشد که به طور نمونه دو بار در هفته پرخوری کند. تشخیص بر اساس معاینه بالینی و بررسی الگوهای تغذیه، سابقه پزشکی و سابقه خانوادگی انجام میشود.
درمان اختلال تغذیه پرخوری
درمان موفق اختلال پرخوری میتواند شامل ترکیبی از چند روش باشد. مشاوره با یک تراپیست، درمان شناختی-رفتاری میتواند به تغییر عادات نادرست و الگوهای رفتاری کمک کند. آموزش درباره تغذیه صحیح و مشاوره خانواده نیز میتواند در بهبود این اختلال مؤثر باشد. برنامههای کاهش وزن نیز میتوانند به کنترل پرخوری کمک کنند. در صورت وجود افسردگی، پزشک ممکن است داروهای مناسب را نیز تجویز کند.
نشانههای اختلال تغذیه بولیمیا، بازنویسی شده به صورت ساده و روان:
۱- اختلال خوردن؛ پرخوری و بالا آوردن
اختلال بولیمیا به معنای پرخوری عصبی است. فرد مبتلا به این اختلال مقدار زیادی غذا را با سرعت بالا میخورد و سپس برای جبران اشتباه خود، خوردهها را بالا میآورد. برای این منظور ممکن است از قرصهای مسهل یا ورزش فزاینده استفاده کند. این رفتار ممکن است چند بار در هفته و یا حتی چند بار در یک روز تکرار شود. افراد مبتلا به بولیمیا معمولاً کنترل خود را در زمان پرخوری از دست میدهند و به دلیل شرم وحشتناکی که از این رفتار دارند، آن را پنهان میکنند.
۲- اختلال خوردن؛ وسواس روی وزن
افراد مبتلا به بولیمیا، بر خلاف افراد مبتلا به آنورکسیا، معمولاً وزن ثابتی دارند و شاید حتی کمی اضافه وزن داشته باشند. اما آنها به طور عمیق وحشت از افزایش وزن دارند. این افراد با وجود وزن طبیعی خود، احساس میکنند که بسیار چاق هستند. ممکن است به دنبال کاهش وزن، از داروهای لاغری نیز استفاده کنند.
۳- اختلال خوردن؛ افسردگی
بولیمیا بیش از یک مشکل خوردن است؛ برای بسیاری از افراد چرخه پرخوری و بالا آوردن غذا راهی برای کنترل احساسات منفی خود است. افسردگی، اضطراب و سوء استفاده از مواد مخدر در افراد مبتلا به بولیمیا رایج است. این افراد معمولاً احساساتی و حساس هستند و ممکن است از خانواده و دوستان خود دور شوند.
دیگر نشانههای اختلال بولیمیا شامل موارد زیر است:
– درد مزمن در گلو
– خراشیدگی و فرسودگی مینای دندانها
– تورم غدد بزاقی در گردن
– سوزش معده
– مشکلات گوارشی مانند یبوست
– کاهش آب در بدن
– نامنظم بودن دورههای عادت ماهانه
– عدم تعادل مواد معدنی در خون که ممکن است منجر به مشکنشانههای اختلال تغذیه بولیمیا را به صورت کامل، ساده و روان بازنویسی میکنم:
۱- اختلال خوردن؛ پرخوری و بالا آوردن
در بولیمیا، فرد مبتلا به طور عصبی غذاهای بزرگی را به سرعت بالا میخورد و سپس به منظور جبران خود، آنها را بالا میآورد. این افراد ممکن است از مسهلها استفاده کنند یا ورزش بسیار سنگینی انجام دهند تا به بدن خود آسیب برسانند. این رفتار میتواند چند بار در هفته یا حتی چند بار در روز تکرار شود. آنها معمولاً در هنگام پرخوری کنترل خود را از دست میدهند و به دلیل شرم وجودی، این رفتار را پنهان میکنند.
۲- اختلال خوردن؛ وسواس روی وزن
افراد مبتلا به بولیمیا، بر خلاف افراد مبتلا به آنورکسیا، معمولاً وزن ثابتی دارند و شاید حتی اضافه وزن داشته باشند. اما آنها بطور عمیق از افزایش وزن میترسند. حتی با وزن طبیعی خود، این افراد احساس میکنند که بسیار چاق هستند. برای کاهش وزن، ممکن است به داروهای لاغری نیز روی آورند.
۳- اختلال خوردن؛ افسردگی
بولیمیا فقط یک مشکل خوردن نیست؛ برای بسیاری از افراد، پرخوری و بالا آوردن غذا یک راه برای کنترل احساسات منفی خود است. افسردگی، اضطراب و سوء استفاده از مواد مخدر در افراد مبتلا به بولیمیا رایج است. این افراد به طور عمومی احساسی و حساس هستند و ممکن است خود را از خانواده و دوستان خود جدا کنند.
دیگر نشانههای اختلال تغذیه بولیمیا شامل موارد زیر است:
– درد مزمن گلو
– فرسوده شدن مینای دندانها
– تورم غدد بزاقی در گردن
– سوزش معده
– مشکلات گوارشی مانند یبوست
– کاهش مایعات بدن
– دورههای عادت ماهانه نامنظم
– عدم تعادل مواد معدنی در خون که ممکن است به مشکلات قلبی منجر شود.
تشخیص اختلال بولیمیا از طریق پرسشهایی درباره سابقهی پرخوری و بالا آوردن انجام میشود. برخی افراد این رفتار را نپذیرفته و پنهان میکنند که فرآیند تشخیص و درمان را دشوار میکند. اگر خودتان این مشکل را دارید یا برای یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان شک وجود دارد، حتماً با یک پزشک مشورت کنید. درمان در اسرع وقت انجام شود تا فرد بهبودی سریعتری داشته باشد.
درمان اختلال تغذیه بولیمیا به صورت ترکیبی از روشها برای فرد موثر است. با مشاوره و درمان تغذیهای، فرد عادات سالم را جایگزین عادات ناسالم میکند و یک رابطه بهتر و سالمتر با غذا برقرار میکند. تحقیقات نشان میدهد که داروهای ضدافسردگی میتوانند چرخهی پرخوری و بالا آوردن را متوقف کنند و از بازگشت آن جلوگیری کنند.
همچنین، اگر عزیزان شما با اختلالات تغذیهای مبتلا هستند، نباید از صحبت کردن با آنها خودداری کنید. نباید احساس گناه و شرم کنید. به آنها اجازه دهید بدانند که نگران آنها هستید. حتی اگر فکر میکنید نمیتوانید آن فرد را به تغییر وادار کنید، حداقل میتوانید نشان دهید که او میتواند به پشتیبانی شما اطمینان کند و سلامتی او برایتان اهمیت دارد.
نشانههای بیاشتهایی عصبی (آنورکسیا):
1. اختلال در خوردن و کاهش وزن سریع: افرادی که این اختلال را دارند، با کمتر خوردن و غذا را محدود میکنند تا وزن خود را کاهش دهند. آنها ممکن است از روشهای ناسالم مانند ورزش شدید، استفاده از قرصهای لاغری، قرصهای ادرارآور یا مسهل استفاده کنند. حتی با وجود احساس ضعف و گرسنگی، به کاهش وزن ادامه میدهند و با لباسهای گشاد و شل بدن خود را پنهان میکنند.
2. وسواس غذایی: در این نوع اختلال، غذا خوردن برای فرد وسواس میشود. او با اینکه به مقدار بسیار کمی غذا مصرف میکند، به طور مداوم به غذاها و مواد غذایی فکر میکند. ممکن است فقط با غذای درون بشقاب بازی کند و آن را نخورد. همچنین به صورت مداوم کالریها را شمارش میکند و وزن غذاهایی را که میخورد ثبت میکند.
3. تصور غلط درباره اندام: افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی با وزن بسیار کم خود، باز هم خود را چاق میبینند. آنها اغلب به طور زیادی به اندام خود حساس هستند و بخشی از کمالگرایی در آنها وجود دارد. اما این حساسیت به اندازه زیاد میتواند به کنترل خارج از کنترل تبدیل شده و باعث بروز رفتارهای ناسالم و خطرناک شود که حتی میتواند جان فرد را به خطر بیندازد.
در ضمن، نشانههای دیگری از بیاشتهایی عصبی میتواند شامل موارد زیر باشد:
– زرد شدن پوست
– رشد موی نازک در سراسر بدن
– حساسیت به سرما
– مشکلات گوارشی مانند یبوست
– احساس آهستگی و بیحالی
– قطع شدن یا نامنظم شدن عادت ماهانه
نشانههای بیاشتهایی عصبی (آنورکسیا) ممکن است منجر به عوارض جدی و خطرناک شود. این عوارض شامل کم خونی، نازک شدن استخوانها، صدمه به قلب، از دست دادن اعضای بدن و در نهایت مرگ میشوند.
برای تشخیص اختلال تغذیه بیاشتهایی عصبی بسیار مهم است که به سرعت آن را تشخیص دهیم. به طور کلی، بیاشتهایی عصبی میتواند کامل تشخیص داده شود وقتی که فرد ۸۵% کمتر از وزن طبیعی خود باشد.
اگر فرد به اضافه کردن وزن با ترس واکنش نشان دهد یا از اندام خود تصوری غلط داشته باشد، پزشک باید ابتدا قبل از تایید بیاشتهایی عصبی از فرد تست بگیرد و مطمئن شود که بیماری دیگری ندارد.
افرادی که با بیاشتهایی عصبی مبتلا هستند، ممکن است دچار افسردگی، اضطراب و یا تلاش برای استفاده از مواد مخدر شوند و حتی ممکن است به فکر خودکشی بیافتند. اگر شما یا شخصی خاصی که نگران او هستید، افکاری مبتنی بر خودکشی دارید، حتی یک لحظه صبر نکنید و با روانشناس یا مشاور متخصص تماس بگیرید. نشانههای خطر خودکشی شامل صحبت درباره مرگ و خودکشی، جدا شدن از خانواده و دوستان، و درگیر شدن با رفتارهای پرخطر است.
به منظور درمان اختلال تغذیه آناروکسیا، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
۱- درمان بستری:
برای افرادی که با مشکلات جدی جسمانی و لاغری بیش از حد و خطرناک روبهرو هستند، و همچنین کسانی که ممکن است به خود آسیب برسانند، بستری شدن ضروری است. درمان بستری عموماً در بیمارستان انجام میشود و مدت زمان آن طولانی نیست، اما بخش عمدهای از درمان به صورت سرپایی و در خارج از بیمارستان ادامه مییابد. به طور معمول، فرد روزها به دکتر مراجعه کرده و شب را در خانه خود سپری میکند.
۲- درمان روان درمانی:
درمان بیاشتهایی عصبی سه هدف اصلی را دنبال میکند: بازگرداندن وزن به حالت سلامتی، درمان آسیبهای جسمانی و کاهش افکار و رفتارهای ناسالم که منجر به بازگشت اختلال میشوند. یکی از روشهای درمانی، درمان خانواده است که با همکاری پدر و مادر و سایر اعضای خانواده تحت نظر یک متخصص انجام میشود. در درمان بیاشتهایی عصبی در بزرگسالان، معمولاً پیچیدهتر است و ممکن است نیاز به ترکیب چندین روش درمانی داشته باشد. در هر صورت، تغذیه سالم و متعادل و مصرف مواد غذایی مغذی، کلید مهمی در این روشهای درمانی است.
۳- درمان اختلال خوردن؛ دارو
در درمان اختلال خوردن، معمولاً از داروهای ضدافسردگی و سایر داروهای مشابه استفاده میشود تا روحیه افرادی که با این نوع اختلال روبرو هستند، بهبود یابد. اما نتایج استفاده از این داروها ممکن است با تفاوتهایی همراه باشد؛ برخی از بیماران بهبود بیشتری با مصرف این داروها تجربه میکنند، در حالی که برای دیگران تاثیر زیادی ندارد. متخصصان باور دارند که ترکیب درمان دارویی و رواندرمانی نتیجه بهتری نسبت به استفاده از یک روش درمانی تنها خواهد داشت.
اختلال تغذیه در خوردن چگونه با اختلال پرخوری متفاوت است؟
اختلال پرخوری با عادت پرخوری معمولی که ما میشناسیم تفاوت دارد. بسیاری از افراد ممکن است بهطور گاهوگاه دربارهی پرخوری دست به کار شوند و شاید در طول مدتی مانند سه ماه یا بیشتر، هفتهای یک بار با پرخوری مواجه شوند. اما افرادی که این اختلال را تجربه میکنند، بهطور مداوم با پرخوری مبارزه میکنند. آنها احساس میکنند که نمیتوانند میزان و نوع غذایی که میخورند را کنترل کنند. معمولاً تا جایی غذا میخورند که حس بیماری کنند. احساس گناه، شرم، انزجار و حتی ناراحتی، احساساتی هستند که پس از پرخوری به آنها سر میزند. این افراد ممکن است به دلیل این رفتار خودشان را بسیار خجالتزده بدانند و به همین دلیل این عمل را از دوستان و خانواده پنهان کنند.
پرخوری و اختلال تغذیه بولیمیا در برخی جوانب مشترک هستند، اما آنها مسائل متفاوتی هستند. افراد مبتلا به بولیمیا نیز به پرخوری مبتلا میشوند و ممکن است تجربهی احساسات منفی مانند از دست دادن کنترل، شرم و احساس گناه را داشته باشند. اما تفاوت اساسی بین این دو مشکل در این است که در بولیمیا، فرد پس از این احساسات، به دست آوردن غذا را عمداً تهیه میکند. به عبارت دیگر، این افراد ممکن است خود را مجبور به استفاده از روشهایی مانند استفاده از دیورتیکها یا مسهلها یا افزایش ورزش کنند. تلاش برای کاهش آنچه مصرف شده است، یک جزء از اختلال خوردن نیست.
برای پیشگیری از اختلال خوردن، اگر در معرض خطر قرار دارید، میتوانید اقداماتی انجام دهید. به احساساتی مانند گناه، خجالت و نداشتن اعتماد به نفس توجه کنید. اگر شما یا خانوادهتان با اختلال پرخوری مواجه هستید، میتوانید با یک پزشک یا مشاور صحبت کنید.
اشخاصی که وزن بالایی دارند در معرض بیشترین خطر ابتلا به اختلالات تغذیه قرار دارند. امروزه، داشتن چربی در بدن به عنوان یک ضعف اخلاقی در نظر گرفته میشود و در جامعه قبولی ندارد. افراد چاق مورد تمسخر قرار میگیرند و هدف تبعیض و تعصب قرار میگیرند. بنابراین، بسیاری از افراد تلاش میکنند راههایی برای کاهش وزن امتحان کنند، حتی اگر این راهها شامل عادات غذایی ناسالم باشند که به سلامتی شان آسیب میرساند. در بیشتر موارد، فرد در ابتدا با یک رژیم غذایی سالم شروع میکند و به تدریج به سمت اختلالات تغذیه هدایت میشود.
بله، اختلالات تغذیه میتوانند حس چشایی را تغییر دهند. تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که بسیار چاق هستند ممکن است به دلیل تفاوت در گیرندههای مزه، شیرینی را کمتر حس کنند. بنابراین، آنها برای جبران این مسئله، غذاهای شیرین بیشتری میخورند. علاوه بر تغییر در گیرندههای مزه، زبان آنها نیز ممکن است مزهها را به طرز متفاوتی دریافت کند.
درمان اختلالات تغذیه مشکل است زیرا این اختلالات مواد شیمیایی مغز را به طرق مختلف تغییر میدهند. درمان مناسب برای این اختلالات به معنای بازگرداندن مواد شیمیایی مغز به وضعیت قبل از اختلال است، که به طبیعتاً راهکاری دشوار است. تحقیقات نشان دادهاند که اختلالات تغذیه میتوانند:
– مواد شیمیایی عصبی را که سیگنالها را بین عصبها منتقل میکنند، بهم بریزند و در نتیجه الگوهای فکری و رفتاری را تغییر دهند.
– واکنش مغز به پاداشها را تغییر دهند.
– اندازه کلی مغز را کاهش دهند.
– تأثیر مضری بر مرکز احساسی مغز بگذارند که ممکن است منجر به افسردگی، تحریکپذیری و احساس تنهایی شود.
درمان اختلالات تغذیه شامل کاهش وزن است و به همین دلیل این میتواند مشکلی باشد. افرادی که از اختلالات تغذیه پرخوری رنج میبرند، باید برنامههای کاهش وزن را در درمان خودشان در نظر بگیرند. برنامههای غذایی متعادل میتوانند به شخص کمک کنند، اما بعضی از افراد به دلیل سختی اجرای این برنامهها مشکل دارند. اگر شما احساس میکنید در خطر ابتلا به اختلالات تغذیه هستید، بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید و در صورت نیاز، درمان مناسب را دریافت کنید. به خاطر داشته باشید که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین اگر احساس میکنید در معرض خطر هستید، به موقع اقدام کنید.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید